از احترام تا حفظ حریم در روابط والد و فرزندی
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۷۸۷۱۱
حجتالاسلام حاج آقا محمود مرعشی میگفتند، پدرشان (آقا مرعشی نجفی) از همان کودکی او را با احترام صدا میزد: «محمود آقا». مادرش میگفت: حالا آقا هم نگفت طوری نیست. پدرشان میفرمودند: نه فرزند است، من یک تکلیف دارم بر او، او هم یک تکلیفی بر پدر دارد. من اگر احترامش بکنم دیگران هم احترامش میکنند، جوان است، غرور دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری از روانشناسان و مشاوران معتقد هستند که رابطه فرزند و والدین یک جاده دو طرفه است، به عبارت سادهتر یک تعامل است. در واقع به یک بچه هم باید احترام گذاشت و هم مهربانی کرد و هم توقع مهربانی داشت و احترام. حالا بگذریم که یک عده پدر و مادرهای مستبد شاید گذشته و کودکی خودشان را فراموش کرده باشند و تنها انتظار از فرزندان دارند که به آنها احترام بگذارند مثل یک شاهی که از زیردستهای خود انتظار احترام و همه چیز دارد، اما خودش در واقع هیچ مسئولیتی در این زمینه ندارد!
شاید الان این سوال برایتان پیش آمده باشد که این احترام دو طرفه باید چطور باشد؟ چه مزایایی دارد؟ و چطور شکل میگیرد؟
کودکان سرمایههای آینده یک جامعه هستند، والدین با احترام گذاشتن به فرزندانشان، آنها را برای یک آینده موفقتر آماده میکنند. روانشناسان معتقدند که احترام به کودک در شخصیت و عملکرد آینده او اثرگذار است.
شاید پدر و مادرهایی را در اطرافمان سراغ داشته باشیم که همیشه گلهمند هستند که فرزنداشان آنطور که باید و شاید به آنها نه محبت میکنند و نه احترام میگذارند درحالیکه اگر به عمق زندگی و گذشته آنها برگردیم، میبینیم که این والدین خودشان در گذشته به فرزندانشان آنطور که باید احترام نمیکردند و سرمایه گذاریشان در این زمینه کافی نبوده که حال انتظار بیشتری دارند. پس احترام گذاشتن دیگران به کودک در گرو احترامی است که شما به فرزندانتان قائل هستید.
دکتر «فهمیه رضایی» متخصص روانشناس در این باره میگوید: «احترام گذاشتن به کودک به شکل گیری صحیح شخصیت، اعتماد به نفس و حرمت نفس کودک منجر میشود. والدینی که به فرزندانشان احترام میگذازند به کودک نشان میدهند که چقدر او برایشان عزیز است و اهمیت دارد، همین عزت نفس را در کودک شکل میدهد و این کودک میفهمد که چقدر حرفها و نظراتش با اهمیت است.»
تحقیقات نشان داده فرزندانی که از سوی خانواده بیشتر مورد احترام بودند، کمتر سراغ مواد مخدر رفتند یا دچار افسردگی یا سندرومهای متعدد شدهاند. خیلی از مشکلات روحی و روانی بچهها، پرخوری یا کم اشتهایی ناشی از همین مشکل است.
والدین خیلی اوقات به بچهها آموزش میدهند که چطور به آنها احترام بگذارند، اما نمیدانند باید خودشان چطور به بچهها احترام بگذارند، حتی در سادهترین کارها مثل صدا زدن بچهها.
رضایی درباره راههای ساده احترام گذاشتن به فرزندان میگوید: «سادهترین چیزهایی که میتوانیم رعایت کنیم سلام کردن به آنها، اسم گذاری و صدا کردنشان با احترام است. اینکه موقع تولد اسم مناسب و با شأن اجتماعی برایشان انتخاب کنیم، برای صدا زدنشان از لفظ آقا یا خانم استفاده کنیم و اصلا هم این در نگاه دیگران بد نیست.
به دلائل واهی و بی جهت به آنها اخم و تخم نکنیم، اجازه ندهیم کودک سر هر مسئله کوچکی از ما بترسد، همیشه حواسمان به آنها باشد مثلا موقع بیرون رفتن وسایلشان را چک کنیم، اگر میهمانی میرویم آنها را فراموش نکنیم، در جمع ترکشان نکنیم و با احترام و متانت خطابشان کنیم. اگر اشتباهی از آنها در جمع سر میزند، همان لحظه واکنش نشان ندهیم بلکه در خلوت با آنها صحبت کنیم.
از الفاظی مثل اینکه «تو بچه هستی»، «تو نمیفهمی»، یا چیزهای دیگری که اعتماد به نفس آنها را خدشه دار میکند، استفاده کنید. اگر پدر و مادر برای فرزندشان صبوری نکنند هیچکس اینکار را نمیکند و این عواقبش اول از همه خود والدین را دربر میگیرد.
مدام به بچهها دستور ندهید و به قولی فکر نکنیم که آنها غلام حلقه به گوش والدین هستند. نظراتتان را به آنها تحمیل نکنید هر شخصی نظر خودش را دارد حتی اگر بچه باشد باز هم به علایقش توجه کنید. تحمیل کردن نظرات از دوران کودکی به بچهها عواقب جبران ناپذیری دارد، حتی در مقابل میتوان از آنها نظرخواهی کرد، برای میهمانی رفتن، لباس پوشیدن، گردش و تفریح، سفر یا دیدن برنامههای تلویزیون و ... خیلی از پدر و مادرها زمان تماشای یک تلویزیون هم به بچه حق انتخاب نمیدهند یا اینکه او را به حساب نمیآورند که برنامه مورد علاقهاش را ببینند و این جبر و زور در ضمیر ناخودآگاه بچهها نفوذ میکند.»
یکی از دلائل لجباز شدن بچهها همین است که به نظراتشان احترام گذاشته نمیشود یا برای خرید و هر چیز دیگری به آنها محل نمیگذارند، همین زمینه لجبازی بچه را فراهم میکند.
رضایی در ادامه توضیح میدهد: «یکی دیگر از عناصر احترام گذاشتن به بچهها، گوش دادن به حرف آنها است والدین مسئول هستند که به حرف فرزندانشان گوش دهند، اگر همیشه بی حوصله و خسته باشند، بچهها از آنها فاصله میگیرند و همین میشود که در نوجوانی دیگر سراغشان به عنوان یک مرجع نمیآیند. خیلی از والدین هم به اشتباه وعدههای توخالی به بچهها میدهند تا کارشان پیش برود یا مثلا بچه درس بخواند، این هم اشتباه است چرا که عزت نفس بچهها را هدف قرار میدهد.»
چه الگویی برای بچهها هستید؟
برخی والدین در جمع بچههایشان را سرزنش میکنند یا اینکه اگر اشتباهی کردند از یک کاه کوه میسازند و به قولی به سر بچهها میزنند. رضایی دراین باره میگوید: «استرس دادن دائم به بچهها، ترساندنشان از پدر یا هر شی دیگری، سرزنش کردن و مقایسه کردنشان با دیگران همه و همه استعدادها و روحیه بچهها را به مرور خراب میکند. نکته دیگر اینکه اگر قرار است دیگران به فرزند شما احترام بگذارند و او را درست صدا کنند و برایش ارزش قائل شود، اول باید شما اینطور رفتار کنید. تنبیه و تحقیر کردن بچهها در جمع آینده آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.»
روانشناسان معتقدند به کار بردن عباراتی مثل «متشکرم»، «سپاسگزارم» در قبال کاری که بچهها انجام میدهند و احترام گذاشتن به انتخابهای بچهها، احترام گذاشتن به آنها محسوب میشود و علاوه بر این توجه به حریم خصوصی کودکان هم خیلی مهم است. البته توجه به حریم خصوصی و استقلال بچهها سن و سال خاصی دارد که بحث جداگانهای میطلبد.
در نهایت از اساسیترین شرایط رشد سالم روانی کودکان این است که دوست داشتن فرزند کافی نیست، لازم است شما برای او احترام قائل باشید. احترام گذاشتن به کودک و نوجوان همان قدر مهم است که دوست داشتن او، با احترام با کودک و نوجوان صحبت و رفتار کنید و برایشان حریم قائل شوید.
یک نکته آموزشی
حتما این جمله را تا به حال استفاده کردهاید: «مگه نشنیدی بهت گفتم این کاررا بکن / این کار را نکن!» با شنیدن این جمله ناخودآگاه خشم ناشی از آن به ذهن شما میرسد و قطعا بچهها در برابر این جمله همانطور که شما انرژی منفی گرفتید، واکنش منفی هم نشان خواهند داد و با احترام رفتار نخواهند کرد. بهتر است در این مواقع خود را کنترل کنید، آرامش خود را حفظ کنید و از او بخواهید کاری که باید انجام بدهد را انجام دهد وگرنه تذکرات با لحن بد و بی احترامی تنها نتیجه عکس دارد.
در نهایت برخی والدین وقتی میخواهند درباره نحوه رفتار کردن و احترام گذاشتن با فرزندانشان صحبت کنند، از جملاتی مثل اینکه «تو بچه بدی هستی که اینطور رفتار میکنی»، «دیگه دوست ندارم که با پدر یا مادرت اینطور برخورد یا صحبت میکنی» استفاده میکنند، اما واقعا ادای این جملات قصد و نیت مثبت شما را نمیرساند، شما بهتر است در زمانی که اشتباهی بچهها مرتکب میشوند یا حرف بدی میزنند، خود را با آرامش نشان دهید و درباره احساسات و رفتار آنها صحبت کنید؛ و در نهایت برای اینکه به شما به عنوان پدر و مادر احترام گذاشته شود، ابتدا رفتار خود را باید به چالش بکشید و سپس انتظار احترام و رفتار مناسب از فرزندانتان را داشته باشید.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فرزندان والدین احترام گذاشتن احترام بگذارند پدر و مادر بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۷۸۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین با استقلالطلبی نوجوانان مواجهه منفی نداشته باشند
ایسنا/قزوین یک روانشناس گفت: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم یا با من مثل بچهها رفتار نکنید، ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
فاطمه نوری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دوران نوجوانی حدفاصل بین کودکی و بزرگسالی و فرصت آماده شدن برای تغییر است، تفاوتهایی بین دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد و خانوادهها به همین دلیل که فرزندانشان بهاصطلاح از دوره «دختر خوب» و «پسر خوب» بهیکباره پا به دوران نوجوانی و دنیای جدیدی میگذارند دچار مشکل و استرس میشوند.
وی افزود: پیشنوجوانی از ۱۰ تا ۱۱ سالگی شروع میشود و در این سن نشانههایی نوجوانی همچون رویش موی زیر بغل ظاهر میشود، مرحله دوم نوجوانی اولیه بین ۱۱ تا ۱۳ سالگی است که از آن بهعنوان آغاز نوجوانی یاد میشود و بیشتر والدین در این سن با نوجوان خود با مشکل مواجه میشوند، نوجوانی میانی هم بین ۱۴ تا ۱۶ سالگی است که نوجوان در این سن ارتباط بیشتری با همسالان خود دارد و شروع به دور شدن از خانه و خانواده میکند.
این روانشناس تصریح کرد: پایان نوجوانی از سن ۱۷ سالگی به بالا رقم میخورد اما مشکل دیگری که در دوران نوجوانی وجود دارد نوجوانی گسترده شده است یعنی افرادی که ۱۸ سالگی را گذراندهاند اما هنوز ویژگی دوره نوجوانی آنان تمام نشده و مهارت خودکنترلی و حتی قدرت تصمیمگیری ندارند.
وی ادامه داد: نوجوانی با بلوغ جسمانی شروع میشود و این اولین ویژگی در تمامی نوجوانان است، در این شرایط هورمون مغز و بدن در حال تغییر است تا فرد در آینده تولیدمثل کند و بتواند بهعنوان یک فرد مستقل به زندگی خود ادامه دهد.
نوری بیان کرد: پسران معمولاً بین ۱۱ تا ۱۶ سالگی اما دختران زودتر به بلوغ میرسند، باور غلطی وجود دارد که دختران چون زودتر به بلوغ میرسند پس رشد عقلانی بیشتری دارند اما این باور کاملاً غلط است اگرچه بلوغ دختران زودتر شروع میشود اما پسران خود را به رشد عقلی برابر میرسانند.
وی خاطرنشان کرد: ویژگی دوم نوجوانی تمایل رابطه با همسالان و عدم شرکت در جمع و میهمانیها است و همین موضوع سبب میشود تمایل به ارتباط با جنس مخالف در نوجوان افزایش پیدا کند، همه این موارد از ویژگیهای طبیعی و بههنجار دوره نوجوانی است اما خانوادهها میتوانند با بهکارگیری راهکارهایی چون پیشآگاهی دادن در خصوص دوره بلوغ به فرزندان خود، پیامدهای منفی این ویژگیهای طبیعی را کاهش دهند.
اهمیت پرورش استعداد در کودکی
این روانشناس تصریح کرد: برای جلوگیری از پیامدهای منفی ویژگیهای طبیعی دوره نوجوانی، والدین میتوانند استعدادهای فرزند خود را در دوره کودکی پرورش دهند و با آشنایان و بستگان ارتباط داشته باشند چراکه تحقیقات نشان داده خانوادههایی که از دوران کودکی فرزند خود در جمع بستگان شرکت میدهند در نوجوانی فرزندانشان مشکلات کمتری را تجربه میکنند.
وی در خصوص راهکارهایی برای کاهش جنبههای منفی دوره نوجوانی بیان کرد: مواردی همچون تشویق نوجوان، انتقاد نکردن بیشازحد، اهمیت دادن به نظرات او و مشارکت دادن میتواند جنبههای منفی دورههای نوجوانی را کاهش دهد.
نوری اظهار کرد: یکی دیگر از ویژگیهای دوره نوجوان هیجانطلبی و استقلالطلبی است به همین دلیل ممکن است نوجوان دست به انتخاب و رفتارهای هیجانی بزند، والدین برای کنترل این شرایط باید برای فرزند خود وقت بگذارند، با هم به بازیگاه و طبیعت بروند چراکه این امر سبب مدیریت هیجانطلبی در نوجوانان میشود.
وی بیان کرد: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم، با من مثل بچهها رفتار نکنید، اینجا اتاق خودمه و من برای پوششم تصمیم میگیرم ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
این روانشناس گفت: میل به متفاوت بودن از دیگر ویژگیهای دوره نوجوانی است. در این دوره والدین شاهد رفتارهای پرخطری همچون سیگار کشیدن، لباسهای عجیب پوشیدن و رانندگی و موتورسواری پرسرعت در فرزند خود هستند که در این شرایط خانواده باید فضایی چون پرورش استعدادها و ارتباط دوستانه و عمیق با فرزند را فراهم کند که این میل به متفاوت بودن به شکل مثبت بروز پیدا کند.
وی در پایان اظهار کرد: آخرین ویژگی نوجوانی تلاش نوجوان برای دستیابی به هویت شغلی، تحصیلی، عاطفی و اجتماعی است که با مواردی چون سردرگمی و بیهدف بودن و تغییر چندباره علایق و عادات و وسایل شخصی نمایان میشود، رسیدن به هویت در دوره نوجوانی و حتی تا اوایل دوره جوانی ادامه دارد و تا وقتیکه فرد بتواند خود را پیدا کند دائماً از شاخهای به شاخه دیگر میپرد.
انتهای پیام